کانون فرهنگی تبلیغی نیلوفرانه

پایگاه اطلاع رسانی و ارتباطی مبلغان جوان

کانون فرهنگی تبلیغی نیلوفرانه

پایگاه اطلاع رسانی و ارتباطی مبلغان جوان

درس خارج فقه و اصول حضرت استاد آیت الله رضازاده (دامت برکاته)تاریخ92/12/03

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ مستحبات ولادت
گفتیم در باب احکام ولادت بچه، هم احکام واجب داریم و هم مستحب که واجب این بود که در موقع ولادت باید زنها یا شوهرش حضور داشته باشند و غیر شوهر کسی نباید نزد زن باشد الا در ضرورت.
  
مستحبات ولادت:
مستحبات ولادت زیاد است که شرایع شش مورد را ذکر کرده است:
اول: غسل مولود:
جواهر[1] گفته است که اعراب غین، ضمه است اما احتمال دارد اعراب غین، فتحه باشد.
پس در اصل ضبط غسل اختلاف است و غُسل –بالضم- نسبت به مشهور داده شده است.
بعد جواهر فرموده است که اختلاف است که این غسل مستحب است یا واجب است، و مشهور قائل به استحباب هستند، اما برخی قائل به وجوب شده اند.
شرایع هم به تبع مشهور قائل به استحباب شده است. همچنین علامه در قواعد و تحریر[2] هم قائل به استحباب هستند. همچنین در منهاج آیت الله خویی هم قائل به استحباب هستند.
همچنین در زمان غسل بچه هم اختلاف است که زمان غسل، زمان ولادت است یا می تواند غسل با تاخیر باشد.
حال باید وارد روایات بشویم تا حکم معلوم شود.
سماعه نقل می کند:
«قال : سألت أبا عبدالله ( علیه السلام ) عن غسل الجمعة ؟ فقال : واجب فی السفر والحضر، إلا أنه رخص للنساء فی السفر، لقلة الماء، وقال : غسل الجنابة واجب، وغسل الحائض إذا طهرت واجب، وغسل الاستحاضة واجب... وغسل النفساء واجب، وغسل المولود واجب، وغسل المیت واجب، وغسل من غسل المیت واجب... وغسل یوم الأضحى سنة لا أحب ترکها، ونسعل الاستخارة یستحب».[3]
راوی می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره غسل جمعه سوال کردم که حکمش چیست؟ حضرت فرمودند: غسل جمعه واجب است و غسل مولود هم واجب است و همچنین غسل نفساء تا به آخر حدیث.
صاحب وسائل این حدیث را هم به شیخ صدوق و هم به شیخ کلینی نسبت داده است و بعد فرموده:
«أقول : حمل الشیخ وغیره الوجوب على الاستحباب المؤکد فی غیر الأغسال الستة الواجبة، وذکروا أن الأخبار دالة على نفی وجوبها».
می فرمایند: شیخ طوسی وجوب در این روایت را حمل بر استحباب موکد کرده اند الا در شش غسل که واجب است. همچنین روایات زیادی داریم که غیر از شش غسل واجب، بقیه اغسال همه مستحب هستند.
بعد ایشان در چند صفحه بعد می فرمایند: « أقول : ویأتی ما یدل على استحباب أکثر الأغسال المذکورة هنا (باب الاول) و فی الصلاة و الصوم والحج...».[4]
می فرمایند: ما روایات متعددی داریم که اکثر غسلهایی که در این باب بیان شد، مستحب هستند.
اقول: روایاتی که در باب اول اغسال مستحب ذکر شده است، 15 روایت است، که در روایت 4 و 5و 8 تصریح شده است که غسل جنابت و حیض فریضه هستند و فقط این دو را واجب می دانند. حال اینکه در بقیه روایات اسمی از فریضه برده نشده است، موید کلام صاحب وسائل است که وجوب مختص شش مورد است و در بقیه باید وجوب حمل بر استحاب شوند.
اقول: در این بحث سه موضوع مورد خلاف است: اعراب غسل، حکم غسل، وقت غسل.
حال باید ببنیم این روایت در این سه موضوع چه می گوید.
اعراب غسل: از روایت استفاده می شود اعراب غسل، ضمه است چون در ضمن اغسال بیان شده است.
وقت غسل: از ذکر این غسل بعد از غسل نفساء معلوم می شود که وقت آن زمان ولادت است نه بعد از آن.
حکم غسل: ظاهر روایت بلکه صریح روایت دال بر وجوب است. اما آنچه که از وسائل نقل کردیم که ایشان هم به صدوق و کلینی نسبت داد، دال بر این است که این روایت باید به قرینه بقیه روایات حمل بر استحباب شود کما هو المشهور بلکه جواهر می فرماید: «بل فی الغنیه الاجماع علیه و لعله کذلک –ای الاجماع-».[5]

می فرمایند: غنیه ادعای اجماع بر استحباب غسل مولود کرده اند و چه بسا ای ادعا صحیح باشد.




اصول



موضوع: حجیت ظن/شهرت/شهرت روایی/تعریف و ثمره
اما شهرت روایی
تعریف شهرت روایی:
نهایة الافکار در تعریف شهرت روایی می فرمایند:
«اشتهار الحدیث بین الروات و ارباب الحدیث بکثرة نقلها وتکررها فی الاصول».[1]
شهرت روایی این است که محدثین و رواة در اصول و کتبشان حدیثی را زیاد نقل کنند.
مبانی الاستنباط نیز می فرمایند:
«اشتهار الروایة بکثرة نقله و تکرره بین الرواة و المحدیثین».[2]
جناب شیخ هم در رسائل می فرمایند:
«الشهرة فی الروایة،ا لحاصلة بان یکون الروایة مما اتفق الکل علی روایته او تدوینه».[3]
شهرت روایی عبارت است از اینکه همه محدثین در خصوص ورایتی یا بر روایتش یا بر نوشتنش در کتبشان اتفاق کنند.
فوائد الاصول نیز می فرمایند:
«اشتهار الروایة بین الرواة و ارباب الحدیث بکثرة نقلها و تکررها فی الاصول و الکتب قبل جوامع الاربع».[4]
می فرمایند شهرت روایی به حدیثی گفته می شود که محدثین آن را زیاد نقل کنند و کرارا در اصول و کتبشان بیان کنند اما اصول و کتبی که قبل از کتب اربعه می باشد.
جامع بین همه این تعریفها این است که شهرت روایی به روایتی گفته می شود که بین محدثین زیاد نقل شده باشد.

ثمره شهرت روایی
مرحوم آقا ضیاء در نهایة الافکار می فرمایند:
«وهی التی تکون من المرجحات فی باب التعارض والمقصود مما ورد من قوله (ع) خذ بما اشتهر بین اصحابک».[5]
می فرمایند فائده شهرت روایی در باب تعارض روایات ظاهر می گردد زیرا در تعارض روایات، روایتی که مشهور است مقدم است بر روایتی که مشهور نیست و مراد از خذ ما اشتهر بین اصحابک همین شهرت روایی می باشد.
مرحوم نائینی نیز در فوائد[6] همین ثمره را بیان کرده اند کما اینکه مرحوم آقای خوئی در مبانی الاستنباط این ثمره را به مشهور نسبت می دهند حیث قال:
«و هی التی عدها المشهور من المرجحات السندیة فی باب تعارض الخبرین».[7]
دلیل اینکه شهرت روایی در باب تعارض از مرجحات می باشد مر فوعه زراره می باشد.
عبارت نهایة الافکار:
« والمقصود مما ورد من قوله (ع) خذ بما اشتهر بین اصحابک».[8]
و همچنین به مقبوله عمر بن حنظله نیز استدلال شده است.
عبارت مبانی الاستنباط:
«ینظر الی ما کان من روایتهما عنا فی ذلک (ترافع) الذی حکمابه، المجمع علیه بین اصحابک فیوخذ به»[9]
مراد از مجمع علیه که در این حدیث آمده است، شهرت روایی می باشد نه اجماع اصطلاحی بقرینه قرار گرفتن شاذ و نادر در مقابل مجمع علیه، این قرینه نشان می دهد که مراد از مجمع علیه شهرت می باشد زیرا در مقابل اجماع که اتفاق کل می باشد شاذ و نادر قرار نمی گیرد.
اقول:
قبلا در نقل این دو حدیث بیان شد که این دو حدیث سندا ضعیف می باشند و قبلا بیان شد که مراد از شهرت در مرفوعه و مجمع علیه در مقبوله، شهرت اصطلاحی نیست بلکه مراد شهرت به معنای لغوی می باشد و شهرت لغة به معنای وضوح می باشد یعنی امام علیه السلام می فرماید عمل کن به آنچه که صدورش از امام واضح و آشکار است نه به آنچه معلوم نیست از امام صادر شده است یا نه و ارتباطی به شهرت روایی ندارد کما فی المبانی[10].
کما اینکه قبلا هم گفتیم چون شهرت به معنای لغوی است مبانی می فرمایند این مرفوعه و مقبوله کاری به ترجیج یک روایت بر دیگری ندارند و ناظر به مرجحات سندی نیستند بکله ناظر به تمیز حجیت و لاحجت می باشند.
به عبارت دیگر در باب تعارض مرجحی که از آن استفاده می شود در جائی است که دو حجت با هم تعارض کنند و این مرفوعه و مقبوله در مقام بیان تمیز حجت و غیر حجت می باشند به این بیان که اگر دو روایت با هم تعارض داشتند اگر یکی روشن است که از امام صادر شده است بر روایتی است که معلوم نیست از چه کسی صادر شده است مقدم است زیرا این روایت دوم حجت نیست.
از ما ذکرنا روشن شد که نسبت به ثمره شهرت روایی دو قول می باشد بعضی قائل هستند که شهرت روایی مرجح می باشد و بعضی می گویند مرجح نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.