بحث در روایات داله بر قبول شهادت زن منفردا بود، که یکی از آنها در به دنیا آمدن بچه بود.
و منها: عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع «قَالَ: قَالَ: تَجُوزُ شَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ فِی اسْتِهْلَالٍ».[1]
پس یکی از واجبات ولادت، حضور زنها نزد زن حامله است.
اصول
موضوع: حجیت
ظن/شهرت/دلیل حجیت
بحث
در این بود که آیا مورد مخصص است یا نه؟
عبارت
صاحب جواهر
«الأول
فی العیوب وهی إما فی الرجل وإما فی المرأة، فعیوب الرجل المتفق على الفسخ بها
ثلاثة بل أربعة الجنون والخصا والعنن والجب فالجنون سبب لتسلط الزوجة الجاهلة على
الفسخ دائما کان الجنون أو أدوارا لصدق إذا کان سابقا على العقد أو مقارنا له بلا
خلاف معتد به أجده فیه، بل الاجماع إن لم یکن محصلا، فهو محکی علیه، لنفی الضرر
والضرار والغرور والتدلیس ولصحیح رواه الکافی: «سئلته عن رجل یتزوج
الی قوم فاذا امراته عوراء و لم یبینوا له؟ قال: یرد النکاح من
البرص والجذام والجنون والعفل» وکان بناء الاستدلال على عدم تخصیص الوارد بالمورد،
ولکن فیه أنه کذلک بعد معلومیة استقلال الجواب، ومن المحتمل قراءة الفعل هنا
بالمعلوم، فیکون الضمیر فیه راجعا إلى الرجل، فلا یکون مستقلا»[1].
مرحوم
صاحب جواهر می فرمایند: اگر مرد جنون داشت زن می تواند عقد را فسخ کند و
این مطلب اتفاقی است بخاطر لا ضرر و روایتی که در
کافی آمده
است که مردی با زنی ازدواج می کند بعد متوجه می شود که
چشم زن معیوب است و قبل از عقد به زوج اطلاع نداده اند حضرت فرمودند نکاح
بخاطر برص و جنون فسخ می شود اما با عوراء بودن فسخ نمی شود بعد صاحب
جواهر می فرماید کیفیت استفاده از این روایت
که آیا زن در صورت جنون زوج حق فسخ دارد یا نه در حالیکه سوال
در مورد مرد بود این است که آیا مورد مخصص وارد است یا نه؟ اگر
مورد را مخصص بدانیم زن را شامل نمی شود اما اگر مورد را مخصص وارد
ندانیم شامل زن هم می شود و حکم زن هم از این روایت بدست
می آید بعد صاحب جواهر اشکال می کنند اینکه مورد مخصص
وارد نمی شود در صورتی است که وارد که جواب امام باشد مستقل باشد در
حالیکه «یرد» اگر مجهول باشد مورد مخصص وارد نیست و جواب یک امر
کلی و مستقل می باشد ولی احتمال داده می شود که یرد
معلوم باشد در نتیجه جواب مستقل نیست زیرا فاعل یرد همان
رجل می باشد و جواب کلی و مستقل نخواهد بود بلکه جواب در خصوص رجل
می باشد.
حال در مرفوعه زراره که سوال از خبرین متعارضین
می باشد مورد مخصص وارد می شود و ما اشتهر عام نیست و در خصوص
شهرت روایی می باشد و شامل شهرت فتوائیه نمی شود.